پیام رهبر معظم انقلاب به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند. سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریققرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
۱۳۹۳/۱۱/۱
جلوه های احترام به پیامبر (ص) در قرآن
خداوند در قرآن کریم، چگونه انبیا را خطاب قرار می دهد. با چه لفظی و خطابی از آن ها یاد می کند. فی المثل خطاب به حضرت موسی می فرماید: “یا موسی انی انا الله رب العالمین” شما می دانید که حضرت موسی (ع)، پیامبر اولو العزم و برگزیده خدا است، صاحب شریعت و کتاب آسمانی است. امت مفصلی داشته است.
یا فی المثل وقتی قرآن به حضرت داود (ع) می رسد می فرماید: “یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض” یا مثلا درباره حضرت یحیی (ع) می فرماید: “یا یحیی خذ الکتاب بالقوه” اما شما در هیچ کجای قرآن نمی بینی خداوند خطاب به حضرت پیامبر (ص) بفرماید: یا محمد! خطاب خداوند در قرآن به نبی اکرم، همواره با بالاترین وجه از احترام صورت می گیرد:
“یا ایها الرسول”، “یا ایها النبی”، “یا ایها المزمل”، “یا ایها المدثر”. حتی شما می بینید گاهی خداوند به جان پیامبر قسم می خورد. اما چرا نوع خطاب کردن خداوند وقتی به نبی مکرم اسلام می رسد با بقیه پیامبران فرق می کند؟ چرا به جان پیامبر سوگند یاد می کند؟ معلوم است که حق تعالی، رسول الله (ص) را بهتر از همه پسندیده، بنابراین او را بهترین نمونه و مثال و اسوه حسنه می خواند.
بخش دوم گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام والمسلمین احمد زادهوش، معاون پژوهشی پژوهشکده حج و زیارت و رئیس جامعه المرتضی علیه السلام به تبیین جایگاه پیامبر اکرم در میان سایر انبیا و مفهوم حقیقی الگوگیری از سیره النبی اختصاص دارد.
این که ما در مقام قیاس، شخصیت حضرت رسول (ص) را به عنوان ختمی مرتبت و خاتم النبیین بالاتر از همه رسولان الهی می دانیم شاید این شبهه را در نزد غیر مسلمانان به وجود آورد که ما از روی مهر بیش از حد یا حتی به یک معنا تعصب، این سخن را بر زبان می آوریم، چه دلایلی برای ممتاز بودن شخصیت پیامبر در قیاس با سایر انبیا می توان آورد؟
سخن در این باره زیاد است و برهان ها می شود آورد اما آنچه مجال این گفتگو است این که نگاه کنیم خداوند در قرآن کریم، چگونه انبیا را خطاب قرار می دهد. با چه لفظی و خطابی از آن ها یاد می کند. فی المثل خطاب به حضرت موسی می فرماید: “یا موسی انی انا الله رب العالمین” شما می دانید که حضرت موسی (ع)، پیامبر اولو العزم و برگزیده خدا است، صاحب شریعت و کتاب آسمانی است. امت مفصلی داشته است. یا فی المثل وقتی قرآن به حضرت داود (ع) می رسد می فرماید:
“یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض” یا مثلا درباره حضرت یحیی (ع) می فرماید: “یا یحیی خذ الکتاب بالقوه” اما شما در هیچ کجای قرآن نمی بینید خداوند خطاب به حضرت پیامبر (ص) بفرماید: یا محمد! خطاب خداوند در قرآن به نبی اکرم، همواره با بالاترین وجه از احترام صورت می گیرد: “یا ایها الرسول”، “یا ایها النبی”، “یا ایها المزمل”، “یا ایها المدثر”. حتی شما می بینید گاهی خداوند به جان پیامبر قسم می خورد.
اما چرا نوع خطاب کردن خداوند وقتی به نبی مکرم اسلام می رسد با بقیه پیامبران فرق می کند؟ چرا به جان پیامبر سوگند یاد می کند؟ معلوم است که حق تعالی، رسول الله (ص) را بهتر از همه پسندیده، بنابراین او را بهترین نمونه و مثال و اسوه حسنه می خواند.
از طرف دیگر توجه کنید مأموریت هایی که خداوند به افراد می دهد، نشان دهنده میزان توانمندی و ظرفیت های شخصیتی آنان است. افعال خداوند مثل ما نیست که گاهی کارهای بزرگ را بر روی شانه های کوچک و آدم های ضعیف می گذاریم و بالعکس، خداوند در انتخاب خود دچار اشتباه نمی شود. می بینید بالاترین و سنگین ترین مأموریت ها از آن رسول الله (ص) است: “انی رسول الله الیکم جمیعا”. توجه کنید که رسالت پیامبر عالمگیر و جهانی است. هیچ پیامبری چنین رسالتی ندارد. حضرت موسی (ع) برای قوم بنی اسرائیل برانگیخته می شود.
حضرت عیسی همین طور، رسالتی منطقه ای و قومی داشته اند. ما به هیچ وجه نمی خواهیم تعریضی به ساحت مقدس پیامبران الهی داشته باشیم اما وقتی نگاه می کنیم می بینیم خداوند، رسالت پیامبر را محدود به منطقه جغرافیایی مشخص با مخاطبانی خاص نکرده است.
رسالت پیامبر، جهانی است، پیامبر مأموریت جهانی داشته اند که تا پایان عالم فرستاده خداوند باشند بنابراین کامل ترین وحی بر قلب پیامبر نازل شده است، این است که خداوند، رسول الله (ص) را در مخاطبت به پیامبران دیگر برتری می دهد و او را به معراج می برد.
یکی از نکاتی که در تبعیت از سیره پیامبر (ص)، حیاتی است لبه لغزنده این تبعیت است. آن لبه لغزنده هم زمانی به وجود می آید که ما با استناد به وجوه متعالی شخصیت پیامبر و صفاتی که در اعلا درجه اش در ایشان متجلی شده است عملا بی آن که شاید متوجه باشیم آن وجه الگوگیری را نفی می کنیم. به این معنا که چون فاصله بعیدی بین خود و پیامبر متصور می شویم نوعی یأس بر ما مستولی می شود که پس ما نمی توانیم به آن حضرت برسیم بنابراین چه بهتر که از همین دور صرفا تحسین کننده بمانیم و پیش تر نرویم. دیدگاه تان در این باره چیست؟
توده باورمند به شخصیت پیامبر از این حیث که جایگاه پیامبر را مهم می دانند ممکن است در این دام بیفتند که ما کجا و نبی اکرم کجا؟ این حرف و این نوع از موضع گیری ها از یک زاویه خیلی خطرناک است چون انگیزه ها را سست می کند و فاصله انسان ها را با مشی و سیره و اخلاق پیامبر بیشتر می کند. این که ما این گونه استدلال کنیم که ما جایز الخطا هستیم و آن ها معصوم اند، پس ما آن ظرفیت های معنوی، اخلاقی و رفتاری که در یک معصوم وجود دارد نداریم بنابراین نمی توانیم به آن ظرفیت ها دست پیدا کنیم این حرف خیلی خطرناک است.
شما بهتر از من می دانید که اصلا دعوت قرآن به نو کردن لحظه به لحظه گوهر ایمان است. آن آیه زیبا و شریف که می فرماید: “یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا / ای کسانی که ایمان آورده اید ایمان بیاورید” به نظرم اثبات کننده این معنا است که ایمان مومنان هر لحظه و هر روز باید تازه شود. پس این ظرفیت در آدمیان هست که ایمان شان را تازه کنند.
ببینید، منطق قرآن به ما چه می گوید. قرآن اصرار دارد: “و لقد یسرنا القرآن للذکر / ما قرآن را برای پندگیری آسان کردیم.” به یک معنا خداوند، قرآن را در دسترس عموم قرار داده است، در جای دیگری می فرماید: “لقد جاء کم رسول من انفسکم / ما از میان شما رسولی را آوردیم.” این یعنی چه؟ یعنی رسول را در دسترس شما قرار دادیم. این طور نیست که مثلا پیامبری از اجنه، پری و فرشته بر شما قرار داده باشیم. پیامبری انتخاب کردیم و برگزیدیم که در میان شماست، در بازارها راه می رود، مثل شما بر روی زمین می نشیند و غذا می خورد. این پس این پیامبر، قابلیت و ظرفیت تبعیت و الگوگیری را دارد.
البته پیامبر (ص) از لحاظ ظرفیت های روحی و اخلاقی در مقام بسیار بالایی قرار دارد اما قرآن تلاش دارد این حقیقت را به ما گوشزد کند که شما هم واجد آن روح الهی هستید و می توانید تا مرزهای عصمت پیش بروید و این ها خیال نیست، این ها اوهام و تصورات نیست.
ما در زیارت عاشورا می خوانیم: ” اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد” آیا در این دعا خدای نکرده ما با خدا تعارف می کنیم؟ یا نه، صادقانه و خالصانه از خدا می خواهیم زندگی ما را زندگی پیامبر و آل پیامبر (ص) قرار دهد. پس این طور نیست که این درخواست، صرفا یک تعارف و لقلقه لسانی باشد. پیداست می شود و آن ها که از اهل بیت (ع) نبوده اند اما این راه را رفته اند و امروز ما ان ها را به نام مردان حق و اولیا الله و صحابه پیامبر می شناسیم اثبات کننده این معنا هستند که پس می شود تا مرزهای عصمت پیش رفت. شما می بینید یک جوان غیر عرب غیر مسلمان به محضر پیامبر مشرف می شوند، یک جوان ایرانی به نام روزبه و کارش آرام آرام به جایی می رسد که پیامبر درباره او می فرماید:
سلمان منا اهل البیت / سلمان از ما اهل بیت است”، یعنی جزیی از ماست، غریبه نیست، مثل ما شده است. پس پیداست زبان و نژاد و زمان و مکان نمی تواند در الگوگیری تعیین کننده باشد. اگر کسی نگاهش به قله باشد و شیفته صعود، راهش را پیدا می کند. البته راهش هم مشخص است و راه مشخص همان تبعیت از سیره رسول الله (ص) است.
عجز و ناتوانایی از دلایل توهین به ساحت پیامبر است
قرآن کریم ما را امر به اقتدا از سیره و اخلاق پیامبر(ص) کرده است.وی اضافه کرد: همچنین در دعاهای که از سوی ائمه(ع) بیان شده، مسلمانان را به الگو گیری از رسولاکرم(ص) امر کردهاند، برای نمونه در زیارت عاشورا آمده است « اَللهُمَّ اَجْعَلْ مَحیایَ مَحیا محمدٍ و ال مُحمد وَ مَماتی مَماتَ مُحمدٍ وَ ال مُحمدٍ، خدایا حیاتم را حیات ]آمیخته به عشق[محمّد و خاندان محمّد،و مرگم را مرگ]در حال شیفتگى به[محمّد و خاندان محمّد قرار دهد».
سیره پیامبر بهترین الگو برای زندگی استاین استاد حوزه تصریح کرد: هیچ مسلمانی حق ندارد خود را کنار بکشد و بگوید«من نمیتوانم زندگی خود را همانند زندگی پیامبر(ص) تنظیم کنم»، بر همه مسلمانان لازم است در سیره، اخلاق و منش، همواره تابع رسولالله(ص) بوده و سیره و اخلاقیات ایشان را در زندگی خود به کار گیرد.
حجتالاسلام زادهوش با بیان اینکه سیره پیامبر(ص) به دو گونه متغیر و غیر متغیر است، اظهار داشت: برخی از رفتارهای پیامبر(ص) همانند نوع لباس پوشیدن، نوع غذایی که میخورند و مسکنی که در آن زندگی میکرند مربوط به زمان و مکان خود ایشان بوده و ما نیز نمیتوانیم امروزه از این روش در زندگی خود استفاده کنیم و به این نوع از سیره رسولالله(ص) سیره متغیر گفته میشود.
رئیس مرکز تبلیغ بین الملل ادامه داد: ولی برخی از سیره رسولالله(ص) همانند صداقت، راستگویی، پاکی نفس، محبت و امانتداری از اصولی است که قابل تغییر نبوده، نیست و با گذشت زمان کهنه نمیشود، از اینرو ما باید این سیره را در زندگی خود استفاده کنیم.
زندگی پیامبر بهترین نمونه سبک زندگی اسلامی استاین پژوهشگر حوزوی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب درباره سبک زندگی اسلامی گفت: پیروی از سبک زندگی پیامبر(ص) بهترین راه پاسخگویی به سبک زندگی اسلامی است و همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودهاند ما باید از سبک زندگی غیر اسلامی در تمام ابعاد به سبک زندگی اسلامی و دینی برسیم.
وی افزود: پیامبر(ص) کمال مطلق، بهترین محبوب و بنده در نزد خداوند متعال هستند و هیچ شخصیتی همانند ایشان در نزد خداوند متعال محبوب و عزیز نیست زیرا آنگونه که خدا رسولالله(ص) را در قرآن تمجید و تکریم کرده هیچ نبی و امامی را این گونه تکریم نکرده و این خود نشان از جایگاه و مقام والایی ایشان در نزد خدا است.
حجتالاسلام زادهوش تصریح کرد: تمام انبیا در نزد خداوند متعال از جایگاه ویژه برخور هستند ولی جایگاه پیامبر(ص) از جایگاه سایر انبیا ویژهتر است، خداوند در قرآن کریم هیچگاه پیامبر(ص) را با اسم کوچک مورد خطاب قرار نمیدهند بلکه با کلماتی همانند «رسولالله»، «نبی» و «طاها» مورد خطاب قرار داده و برخی مواقع نیز به نام مقدس ایشان قسم میخورد در حالی که در مورد سایر انبیا آنها را با اسمها کوچک مورد خطاب قرار میدهد.
پیامبر بهترین الگو برای سعادت دنیا و آخرت استاین محقق حوزوی با بیان اینکه پیامبر(ص) بهترین الگو برای زندگی و سعادت در دنیا و آخرت است، ابراز داشت: یکی از عیوب ما این است که شناخت کافی نسبت به زندگی خاتم انبیا(ص) نداریم و متأسفانه در این باره نیز کتابهای کمی تألیف شده و باید نویسندگان به این موضوع توجه داشته و این خلأ را پر کنند.
حجتالاسلام زادهوش با اشاره به توهین به ساحت مقدس رسولالله(ص) از سوی کشورهای غربی گفت: در برخی مواقع دشمنان قدرت از بین بردن معارف الهی را دارند از اینرو دست به توهین نمیزنند و شخصیت انبیا را مورد تمسخر قرار نمیدهند.
عجز و ناتوانایی از دلایل توهین به ساحت پیامبر استوی ادامه داد: اما در برخی مواقع دشمنان توانایی مقابله با معارف الهی نداشته و گرفتار عجز و ناتوانی میشوند از اینرو متوسل به توهین و تمسخر کردن مقدسات الهی و شکستن حرمت افراد بزرگوار میشوند و حرکتی که امروزه دشمنان اسلام انجام میدهند به سبب ناتوانایی آنها در راه پیشرفت اسلام در جهان است.
این استاد حوزه در پایان گفت: وقتی یک چیزی کانون حرمت و قداست قرار میگیرد دشمنان سعی در از بین بردن این کانون دارند در حالی که همیشه نتیجه عکس داشته و بیشتر محبوب پیدا میکنند، مانند از بین بردن حرمت پیامبر(ص)، ائمه(ع)، سیدالشهدا(ع)، مهدویت، مساجد، قرآن و یا حمله به جایگاه ولایت فقیه و روحانیت که از سوی دشمنان انجام میگیرد.
عامل اصلی موفقیت امام رضا(ع) در مناظره، آشنایی با زبان ومبانی فکری مخاطب
از مهمترین عوامل موفقیت امام رضا(ع) در مناظره ها می توان به آشنایی ایشان با زبان ومبانی فکری ـ اعتقادی مخاطب وهمچنین استفاده از مشترکات مورد قبول دوطرف اشاره کرد.
دکتر زهرا روح اللهی امیری استاد حوزه ودانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه باقر العلوم در یادداشتی به مناسبت شهادت امام رضا(ع) به ابعادی از سیره تبلیغی امام(ع) پرداخت:
یکی از مشکلات کنونی جوامع بشری – علیرغم تنوع وسایل ارتباطی- صعوبت ومشکل در برقراری ارتباط با همنوع خود است. بشرامروزی برای انتقال محبت ، تجارب ، نشر افکار و اعتقادات دینی و سیاسی چارهای جز ارتباط با هم نوع خود ندارد.
با توجه به دنیای پیچیده امروز ، و گذر جوامع از سنتی به مدرن و دور شدن انسانها از یکدیگر، این ارتباط از یکسو بسیار سخت است، و ازسوی دیگر نیاز به مدلهای ارتباطی آسان دارد.
علیرغم وجود نظریههای متعدد از جانب نظریه پردازان غربی برای ارائه انواع مدلهای ارتباطی ، بشر کنونی همچنان با بحران ارتباط و انتقال پیام مواجه است ودر پی راه حل این مسأله همچنان سر درگم است!
این درحالی است که با گذری بر تاریخ و سیره اولیاء الهی متوجه میشویم که آن بزرگواران – علیرغم شرایط سخت سیاسی و اجتماعی که با آن مواجه بودند – چگونه توانستند مفاهیم اصیل الهی را به مخاطبان خود به خوبی منتقل نمایند که ماندگاری این مفاهیم و فرهنگ ناب توحیدی، نشان از توفیق آنها درمیدان عمل میباشد. لذا رجوع به سیره این بزرگواران اجتناب ناپذیر بوده و در برقراری ارتباط با مخاطبان میتواند کمک شایانی به ما بنماید.
با توجه به تقارن این ایام با سالروز شهادت امام رضا (ع) نیکو به نظر میرسد چند نکته از سیره این امام بزرگوار را مورد بررسی قرار داده و خوشهای از خرمن عظیم معارف ایشان برگیریم.
آشنایی با زبان مخاطب
یکی از مهمترین رموز موفقیت مبلغان و خطیبان ، آشنایی با زبان مخاطب است. مبلغ با استفاده ازاین روش می تواند به صورت کامل به همه اهداف خود دست یابد ؛ لذا آشنایی با زبان مخاطب یکی از مهمترین ابزارها برای انتقال پیام به صورت تمام و کمال است.
بر این اساس امام رضا (ع) در مناظرات و گفتوگوهای خود با زبان و واژگان همان افراد با آنها به صحبت می پرداخت یکی از نتایج پربار این روش، احساس قرابت و نزدیکی با منشأ پیام و دریافت همه معنای پیام توسط مخاطب میگردد.
این مسأله با دقت در سیره امام (ع) کاملا مشهود است بدین معنا که ایشان با استفاده از واژگان و زبان خودِ آنها به مناظره و گفتوگو می پرداخت و رضایت و شادمانی این افراد در برخورد با امام رضا(ع) نشان دهنده تأثیر این روش در مخاطبان است. لذا آشنایی مبلغان دینی و اعزه محترم روحانی با زبانهای بینالمللی در موفقیت تبلیغ آنها بسیار مؤثر خواهد بود.
آشنایی با مبانی فکری واعتقادی
یکی دیگر از اصول موفقیت مبلغ، آشنا بودن به مبانی فکری طرف مناظره و توجه به اعتقادات طرف مقابل است. هرچه آشنایی مبلغ به اعتقادات مخاطبان بیشتر باشد عمیقتر و راحتتر میتواند به تفکرات آنها نفوذ یابد.
به عنوان مثال امام رضا (ع) در گفتوگو با جاثلیق مسیحی برای اثبات پیامبری حضرت محمد(ص) از کتاب انجیل مطالبی می آورد و سپس اوصافی را که در تورات و انجیل برای پیامبر ذکر شده از زبان قرآن نیز نمونه هاییآورده و از جاثلیق درخصوص تطبیق این اوصاف در انجیل و تورات برپیامبراکرم (ص) اعتراف می گیرد.
امام (ع) در مناظره دیگر برای اثبات وصایت پیامبر(ع) و نام فرزندان ایشان سِفری از زبور را مورد استفاده قرار داده که این بار مورد تصدیق رأسالجالوت آن عالم یهودی قرار میگیرد. و بدین ترتیب جاثلیق و رأسالجالوت مقهور تسلط کامل امام(ع) برمبانی معرفتی آنها گشتند؛ به نحوی که به برتری دین مبین اسلام اعتراف و اذعان نمودند.
استفاده از مشترکات مورد قبول
یکی دیگر از عوامل مهم موفقیت ، استفاده از مشترکات مورد قبول در مناظره با افراد و گروه های مختلف است. علاوه بر استفاده از براهین عقلی ، بهره گیری از دلایل و اصولی که مورد قبول و پذیرش طرف مقابل است ، موجب اقناع مخاطب خواهد شد .
امام رضا(ع) در مواجهه با سران ادیان و مذاهب مختلف بر اساس مسلمات و مقبولات طرفین ، به مناظره مینشست بدین نحو که در گفتگو با دانشمندان دیگر مذاهب اسلامی بر اساس آیات و روایات مورد توافق بحث می کردند و در مناظره با سایر ادیان نیز بر نکات مشترک احتجاج میفرمودند؛ حضرت در اینگونه مواجهه ، بر اشتراکات دین اسلام و دیگر ادیان مانند اصل توحید، اصل نبوت و… به بحث میپرداختند!
ازدیدگاه شیعی ، تمسک به سیره معصوم(ع) منحصرترین راهِ حلِ معضلات و مشکلات بشرمیباشد ، در مناظرات امام رضا(ع) با الگوهای مختلف علمی و روشی در مواجهه با خصم برمیخوریم که قابل تأمل و استفاده میباشد که به ناچار به همین اندازه بسنده میکنیم.
حجت الاسلام زادهوش عنوان کرد:تاسیس کرسی شیعه شناسی در برلین
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل جامعه المرتضی ع،حجت الاسلام زادهوش رئیس جامعه المرتضی با حضور در رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در برلین با آقای دکتر ایمانی پور رایزن فرهنگی و آقای دکتر اصفهانی مدیر بنیاد مطالعات اسلامی دیدار و گفتگو کرد.
در این دیدار زمینه های همکاری و مشارکت در امور فرهنگی بررسی شد.
حجت الاسلام زادهوش با اشاره به اینکه زمینه های همکاری و مشارکت در امور فرهنگی در این کشور مهیاست،عنوان کرد:
ترجمه منابع اسلامی به زبان آلمانی – تاسیس کرسی شیعه شناسی و تحصیلات تکمیلی برخی از دانش پژوهان از جمله موارد همکاری است که در این دیدار ها بر آن تاکید شد.
Islam-Christianity Dialogue in Poland
A seminar on “Islam-Christianity Dialogue” has been underway since December 7 in
cooperation with Wroclaw University in Poland.
According to IQNA’s branch in Europe, a delegation from Al-Murtaza University in the holy city of Qom has cooperated in the organization of the program
The five-day seminar is attended by Polish university lecturers and students as well as 15 researchers and preachers of Al-Murtaza University.
Ahmad Zadhush, president of the Iranian university, was among the scholars who addressed the seminar
The University of Wroclaw is a public research university located in Wroclaw, Poland. Founded in 1702, it is one of the oldest collegiate-level institutions of higher education in Central Europe with around 30,000 students (2012)
Currently, the total number of Muslims in Poland is estimated at 31,000, of whom 5,000 are of Tatar extraction, plus 25,000 made up of immigrants and students, while another 1,000 are indigenous Polish people who had accepted Islam
مسئولین جامعه المرتضی ع با سفیر جمهوری اسلامی ایران در ورشو ملاقات کردند
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل جامعه المرتضی ع،مسئولین جامعه المرتضی ع با آقای سفیر جمهوری اسلامی ایران در ورشو ملاقات کردند.
در این ملاقات آقای مهمان پرست ضمن اظهار خرسندی از اقدامات جامعه المرتضی ع ،زمینه های موجود را برای فعالیت های فرهنگی شفاف و قانونی بسیار مناسب ارزیابی کرد .
وی با برشماری علاقه های طرف لهستانی به ایران بخاطر مهمان نوازی از پناهندگان لهستانی در چنگ دوم جهانی و همچنین پایبندی به مسائل دینی پیشنهاداتی را برای انچام فعالیت های دینی و فرهنگی مطرح نمود.
آخرین دیدگاهها