سرنخ عروسكهاي خيمهشب بازي عرفانهاي كاذب به انگشتان صهيونيستها وصل است
به گزارش روابط عمومی جامعه المرتضی علیه السلام،رئیس جامعه المرتضی علیه السلام گفت: اگر بتوانيم عطش روحي و معنويتگرايي مردم را خوب اشباع كنيم، جايي براي ورود فرقهها، عرفانها و نحلههاي غربي كه ساخته و پرداختهي صهيونيزم است نخواهد بود.
حجتالاسلام والمسلمين احمد زادهوش با بيان اينكه اصليترين زمينهي ظهور عرفانهاي كاذب و دروغين، عطش روحي، معنويتگرايي و خستگي مردم از گرايشهاي مادي غربي است، افزود:
با توجه به اينكه اين زمينه وجود دارد و اگر افرادي به خوبي از اين زمينه استفاده كنند و بتوانند با ارايهي عرفان و اخلاق ناب اسلامي اين عطش را برطرف كرده و مردم را متوجه حقايق عرفاني كنند، بهترين استفاده را از اين فرصت خواهند برد.
وي خاطرنشان كرد: اما اگر حوزههاي علميه يا مبلغان ديني و عوامل تاثيرگذار معنوي كمتر وارد اين عرصه شوند و مسائل عرفان ناب اسلامي را مطرح كنند، طبيعي است كه بازار براي ظهور و ورود كالاهاي غيرواقعي فراهم ميشود و سوء استفاده كنندگان به راحتي كارشان را پيش ميبرند.
ایشان متذكر شد: البته پس از هشدار مقام معظم رهبري و برخي مراجع بزرگوار در باب بروز و ظهور عرفانهاي كاذب، محققان و پژوهشگران در اين زمينه آثاري را منتشر كردهاند و مقالات و كتابهايي نوشتند اما يك مساله در اين ميان مورد توجه قرار نگرفت و آن اينكه اديان نوظهور و جنبشهاي معنوي دهههاي گذشته را با ورود عرفانهاي كاذب به ايران گره ميزنند.
زادهوش ادامه داد: اديان نوظهور و جنبشهاي معنوي پديدهاي بود كه از دههي 70 به سبب خستگي مردم از مسائل مادي دنياي غرب و گرايش آنها به معنويت شكل گرفت و باعث شد كه چيزي حدود 70 گرايش ديني در دنياي غرب به وجود آيد و بعد از مدت اندكي به 3 هزار و 500 گرايش ديني تبديل شود كه همهي آنها امروز شناسنامهدارند و هر گروهي از مردم در كشورهاي اروپايي و غربي به يكي از اين گروهها ورود پيدا كردهاند. اين چيزي نيست كه اكنون به ايران وارد شده باشد.
وي با بيان اينكه آنچه مايهي هشدار بزرگان دين بوده معنويتگرايي به عنوان پديدهي اين عصر و به تعبيري انفجار معنويتگرايي در ايران است، گفت: معنويتگرايي در بين نسل جوان با توجه به اينكه روح لطيف جوان ميطلبد كه فراتر از مسائل مادي و عالم خاكي با مسائل روحي و عرفاني ارتباط برقرار كند و اقناع شود مورد هشدار است. لذا اگر ما الگوسازي نكنيم و شخصيتهاي معنوي گذشته را خوب معرفي نكنيم و ذخاير و منابع اسلامي و روشهاي خودسازي كه در شريعت وجود دارد را احيا نكنيم، طبيعتا زمينه براي بروز و ظهور مكاتب غربي و ساخته و پرداختهي دست صهيونيزم فراهم ميشود.
،رئیس جامعه المرتضی علیه السلام ،يادآور شد: يكي از مثالهاي روشن براي وجود اين عطش اين است كه تا چند سال گذشته نسل جوان و جامعهي ما با سنت اعتكاف رابطهي وسيع و نزديكي نداشت اما چه شد كه يكمرتبه و در عرض چند سال اين استقبال با وجود شبيخون فرهنگي و ابتذال فرهنگي كه دنياي غرب با تمام وجود بر سر و روي جامعهي ما ميريزد به وجود آمد و يكمرتبه مساجد ما مملو از جواناني شد كه بعضي از آنها حتي ظاهر مذهبي ندارند.
زادهوش تاكيد كرد: اين نشان ميدهد عطش روحي و معنويتگرايي در جامعهي امروز ما وجود دارد و يك نياز حقيقي است كه اگر بتوانيم اين نياز را خوب اشباع كنيم جايي براي ورود شيطانپرستي و برخي فرقهها و نحلههاي غربي نيست.
وي درادامه با اشاره به اينكه در بررسي پيشينهي اين مكاتب عرفاني به اين نتيجه ميرسيم كه اكثر آنها ساخته و پرداختهي صهيونيستهاست، تصريح كرد: با توجه به اينكه قوم يهود يك قوم نژادپرستي است، معمولا خود را برتر ميبيند و اجازه نميدهد كسي وارد دين يهود شود اما به سبب اينكه چتر سلطهي خود را بر همهي شئون زندگي مردم گسترده كند. يكي از راههاي نفوذ و گسترش سلطهي صهيونيزم بر جوامع مختلف، ايجاد چنين فرقههايي است كه مثل عروسكهاي خيمهشببازي اين سرنخها به انگشتان پليد صهيونيستها برميگردد.
،رئیس جامعه المرتضی علیه السلام،در عين حال با بيان اينكه بايد مراقب بزرگنمايي و عدم ترويج اين فرقهها و نحلهها باشيم، گفت: گرچه اين خطر، خطر مهمي است و براي اولين بار رهبر معظم انقلاب در سخنراني عموميشان در قم نسبت به تشكيل كليساي خانگي، ترويج بهاييت و عرفانهاي نوظهور هشدار دادند اما نبايد در جاهايي كه اين خطر وجود ندارد و زمينهي اين كارها نيست به آن پرداخته شود.
زادهوش در عين حال تصريح كرد: شفافسازي، بالا بردن سطح اطلاعات مردم و هشدار نسبت به نفوذ بيگانگان و پشت پردههاي فلاكتبار اين مكاتب عرفاني بايد بيان شود اما نبايد به گونهاي باشد كه خود ما آن را ترويج كنيم و نظرها را متوجه اين مكاتب كنيم.
،رئیس جامعه المرتضی علیه السلام،با بيان اينكه ورود يك مكتب و فرقهي جديد چيزي نيست كه بتوان با كميت آن را تخمين زد، گفت: با توجه به اينكه ترجمهي اين مطالب فراوان است و در اختيار مردم قرار دارد، شناسايي كميت آنها امكانپذير نيست اما اينكه آنها جايي را در بين جامعه پيدا كرده باشند و پيرو و معتقدي داشته باشند يا فرد محوري در جامعهي ما داشته باشند وجود ندارد و حتي منابع اصلي همچون برخي وزارتخانهها و نهادهاي كليدي و امنيتي كشور نيز به اين جمعبندي نرسيدهاند. لذا فضاسازي يك بحث است و شكلگيري گروههاي زيرزميني و چنين فرقههايي بحث ديگري است كه براي روشنتر شدن آن هم تحقيقات ميداني ميخواهد.
زادهوش با تاكيد بر اينكه اگر ما در پاسخ دادن به اين معنويتگرايي و عطش معنوي موفق باشيم خود به خود آن مكاتب دروغين و كذب بساط خود را جمع ميكنند، افزود: به نظر ما فعاليت و اقدام نهادهاي فرهنگي مرتبط در پرداختن به اين مسائل، ناموزون بوده و پرداختن بيش از حد به مسائل سياسي، اجتماعي و امثال آن به گونهاي پرحجم بوده كه فضا را براي مسائل اخلاقي و عرفاني تنگ كرده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.